تبیین نقش آموزش مهارت های زندگی در تامین سلامت روان دانش آموزان در بستر یک مدرسه سالم
امروزه در سراسر جهان بر اهميت بهداشت رواني تأكيد مي شود و روز به روز با انجام تحقيقات وسيع و گوناگون اهميت و نقش آن در زندگي فردي اجتماعي آشكارتر مي گردد به طوري كه سال 2001 ميلادي از طرف سازمان بهداشت جهاني ، تحت عنوان سال جهاني « بهداشت رواني » اعلام گرديد . سازمان مذكور در اين سال شعار « غفلت بس است ، مراقبت كنيم » را جهت آشكارتر ساختن موضوع مطرح نمود . ( سازمان بهداشت جهاني ، 2001 ) اگر بهترين دفاع، تهاجم خوب است، بنابراين ارتقاي سلامت نيز بهترين شكل بهداشت رواني به شمار ميايد. سازمان جهاني بهداشت، بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند «فرايند تواناسازي مردم براي بهبود افزايش تسلط بر سلامتشان» ( حسین زاده ،1388 ، ص30). نوجوانی مرحله ای از رشد و بلوغ است که با تحولاتی در جسم و روان همراه است در این مرحله غرایز و احساسات در بالاترین حد خود قرار دارد، قوا و استعدادها به جنب و جوش در می آیند و عقل در آستانه ی رشد نسبی است در این مرحله نوجوان می خواهد روی پای خودش بایستد و از حالت کودکانه و دنباله روی به در آید. چیزی که بر مشکل تربیتی نوجوان می افزاید آسیب های اخلاقی است که امروزه به دلیل شرایط و فضای خاص فرهنگی و اجتماعی دامنگیر نسل نو شده است و جوامع انسانی به ویژه کشورهای صنعتی را با دشواری ها و مشکلات جدی روبه رو ساخته است(محمدی،1385،96)
آموزش مهارت های زندگی در سال 1979 و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین[1] آغاز شد. وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید. این برنامه ی آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارت های رفتار جرات مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه ی واحد پیشگیری اولیه بود . مطالعات بعدی نشان داده آموزش مهارت های زندگی در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می شود که همه ی مهارت ها به فرد آموخته شود. (شولمن،1386،146)
كودكان ونوجوانان به سبب بي تجربگي و نا آگاهي از مهارت هاي بازدارنده ، تسهيل كننده و اصلاحي، بيشتر در معرض آسيب هاي جدي دروني و اجتماعي هستند. دانش آموزاني كه مهارت هاي مقابله با موقعيت هاي تنش زا را ندارند، به نوعي مقهور آن ها خواهند شد و بدين ترتيب مستعد اختلالات رواني، عاطفي، افسردگي،اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهاي ضد اجتماعي خواهند شد اين دانش آموزان در فرايند تصميم گيري نيز دچار مشكل ميشوند(Ginter,2008,61).
آموزش مهارت هاي زندگي، نوعي كوشش است كه در سايه ی آن نوجوانان ترغيب مي شوند تا خلاقيت خود را به كار گيرند و به طور خودجوش راههاي موثر را براي حل تعارضات و مشكلات زندگي خود يابند(klingman,2009,107)
به نظر مي رسد آموزش مهارتهاي زندگي گام موثري در اين جهت باشد كه استعدادها و توانمندي هاي دانش آموزان بكار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خويش را بدست گيرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرايند خود باوري در نوجوانان مسير درست خود را طي كرده و نوجوان ضمن استفاده ی درست از مهارت ها، مسئوليت اعمال و احساسات خود را مي پذيرد و مهارت هاي لازم را براي اتخاذ تصميم هاي مهم زندگي كسب مي كند(شعاری نژاد،1381،79).
آموزش مهارت های زندگی می تواند به دو صورت اجرا شود:
۱ـ آموزش مهارت های عام كه با هدف ارتقای سطح سلامت و بهداشت روان و ایجاد رفتارها و تعامل های سالم صورت می گیرد
۲ـ آموزش مهارت های اختصاصی به منظور پیشگیری از یك آسیب و مشكل مشخص مثل مهارت قاطع بودن در مقابل فشار گروه . (طارمیان،1386،74)
برنامه ی مهارت های زندگی یك مدل آموزشی است كه در كارها و فعالیت های گروهی سازمان یافته به منظور رشد مهارت های عملی كه برای زندگی روزمره ضروری هستند، كاربرد دارد. به همین جهت شركت فعال اعضای گروه برای یادگیری مهارت های زندگی امری ضروری می باشد، چرا كه روش مهارت های زندگی مبتنی بر یادگیری تجربی است و یادگیری مؤثر را با فعالیت، مشاهده ی شركت كنندگان دیگر و دریافت بازخورد در نظر می گیرد. در نتیجه محتوای مهارت های زندگی، به جای یادگیری آموزش معلم مدار، یادگیری تجربی و عملی است كه مكانیزم اساسی آن تغییر رفتار افراد است بنحوی كه این یادگیری ها می تواند به موقعیت خارج از گروه انتقال یابد.(شفیع آبادی،1386،37)
در اصل، اثربخشی روش مهارت های زندگی به دلیل تأكید آن بر جنبه های عینی شامل درگیری و شركت فعال افراد، رفتارهای قابل مشاهده و نمایش عینی عقاید می باشد. از آن جائی كه مدارس نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی ـ اجتماعی و ارتقاء سطح بهداشت روان دانش آموزان دارند، به همین جهت در سال های اخیر، برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه گسترش یافته اند. شواهد نشان می دهند كه این گونه برنامه ها نتایج و پیامدهای مطلوبی را در افزایش عملكرد تحصیلی و كاهش رفتارهای خطرآفرین بین دانش آموزان به دنبال دارند. بدین ترتیب نقش و اهمیت برنامه ی مهارت های زندگی با توجه به اهداف سازنده ی آن ها در ابعاد گوناگون زندگی نسل نوجوان و جوان انکارناپذیر می باشد.
برای دست یابی به رفتارهای سالم بهداشتی و پیشگیری، در درجه ی اول باید بر سلامت روانی و آمادگی رفتاری فرد اثر گذاشت مفهوم آمادگی رفتاری به سه عامل بستگی دارد:
۱ـ توانائی های روانی ـ اجتماعی فرد كه با یادگیری و تمرین مهارت های زندگی ایجاد می شود.
۲ـ احساس كفایت و كارآمدی فرد در زمینه ی مهارت های زندگی
۳ـ قصد و تمایل فرد به اجرای مهارت ها (سجادی،1385،48)
به این منظور برنامه ی آموزش مهارت های زندگی باید به صورت مداخله ی دراز مدت انجام شود. مداخله های كوتاه مدت مثلاً مداخله های چند هفته ای، آثار كوتاه مدت بر بهداشت روانی دارند. مداخله های كمی طولانی تر، مثلاً مداخله های چندماهه، بر سلامت روان، مهارت ها و تمایلات رفتاری، احساس خودكارآمدی و كفایت، اثر می گذارند. تنها از مداخله های طولانی مدت یعنی مداخله هایی كه چند سال بطول می انجامد، انتظار می رود كه سلامت روان را بهبود بخشند و بر آمادگی رفتاری اثر گذارند و در نتیجه تغییراتی در رفتارهای سالم و رفتارهای اجتماعی ایجاد نمایند. برنامه ی آموزش مهارت های زندگی در یك برنامه ی مداخله ای كوتاه مدت منجر به بروز تغییراتی در دانش و نگرش و بهبود سطح بهداشت روان خواهد شد. برنامه های یك ساله در عملكرد تحصیلی و آمادگی های رفتاری، تغییراتی ایجاد می كند، درحالی كه اجرای طولانی مدت این گونه برنامه ها، منجر به بروز تغییرات معنی دار در رفتار سلامت و رفتارهای اجتماعی خواهد گردید. مهارت های زندگی شخص را قادر می سازد تا دانش، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانائی های واقعی و عینی تبدیل كند تا بتواند از این توانائی ها در استفاده ی صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد. شخصی كه از مهارت های زندگی در مراوده و ارتباط با دیگران كمك می گیرد، به احراز موفقیت های ذیل نائل خواهد شد:
الف ـ قدرت تحمل نسبت به نظرات مختلف و احساس امنیت نسبت به گفتار دیگران
ب ـ انجام به موقع كار با توجه به شرایط زمان و مكان
ج ـ برنامه ریزی و كوشش در امور مفید و دوری از هر كار بی فایده
د ـ رازداری و كنترل گفتار
هـ ـ برداشت واقع بینانه از جهان و عبرت آموزی از وقایع تاریخ گذشته
و ـ تقویت خودپنداره و اتكاء به نفس
ز ـ استفاده از ظرفیت ها و كنش های هوش
رشد انسان در زمينه هاي رواني ، اجتماعي ، جسماني ، جنسي ، شغلي ، شناختي ، الگو ( خود ) اخلاقي و عاطفي صورت مي گيرد هر يك از زمينه ها نيازمند مهارت و توانايي مي باشد . در واقع مي توان گفت كه تكامل مراحل رشدي وابسته به مهارتهاي زندگي است . زماني كه افراد مهارت هاي زندگي اساسي را كسب نمايند در عملكرد بهينه خود پيشرفت مي كنند . آموزش مهارتهاي زندگي نقش اساسي را در بهداشت رواني ايفا مي كند و البته زماني كه در يك مقطع رشدي مناسب ارائه شود نقش برجسته تري خواهد داشت بی شک انتخاب روشهای ناکارآمد روابط اجتماعی ناموثر، عدم توانایی در بیان احساس، ناتوانی در کنترل خشم، بیتفاوتی نسبت به درد و رنج دیگری، ضعف در برقراری رابطهای موثر از طریق گوش دادن فعال، برنامهریزی برای اولویتبندی امور مهم زندگی، تصمیمگیری و حل مساله و داشتن تفکر خلاق و انتقادی نسبت به شنیدهها و دیدههایمان، همگی نیازمند اتخاذ دو مرحله ی مهم زیر است:
الف: شناخت روشهای مقابله ی کارآمد با بحرانهای زندگی
ب: تغییر رفتارهای آموخته شده گذشته(نجات،1387،49).
دوره ی آموزشی مهارتهای زندگی در کشورهای توسعه یافته چیزی در حدود سی چهل سال است که به طور جدی تدریس و مورد توجه قرار گرفته و خوشبختانه در کشور ما حدود ۱۰تا ۱۵سال است که مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو به نظر میرسد برای داشتن توانمندی لازم در قرنی که به نام «عصر اطلاعات» از آن نام برده میشود، توجه جدی به آموزش همه جانبه لازم باشد.(اون هارجی،1387،349)
نهاد آموزش و پرورش به عنوان يكي از نهادهاي زيربنايي جامعه مي تواند در اين خصوص نقش مهم و ارزنده اي را ايفا نمايد. كشورهاي توسعه يافته مدت ها است در اين ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقيقات گسترده ی آموزش مهارتهاي زندگي به صورت رسمي و مدون در برنامه ريزي آموزشي آنان گنجانيده شده است. در كشور ايران نيز در سال هاي اخير آموزش مهارت هاي زندگي در برخي مدارس به صورت مقدماتي (ضعيف از نظر محتوي) به اجرا درآمده است.محیطی که در آن دانش آموزان به کسب علم و آموزش مشغولند همچون تمام محیط های دیگر که بر رفتار فرد موثر است ، رفتار و سلامت روان آن ها را تحت تاثیر قرار میدهد.(طارمیان،1388،93)
محیط فیزیکی مدرسه از جمله شرایط ساختمانی ، نور ، رنگ ، بهداشت محیط در سلامت روان دانش آموزان تاثیر گذار است. از اینرو ضروری است که در جهت ارتقاء بهداشت روانی دانش آموزان تامین شرایط فیزیکی مناسب مورد توجه قرار گیرد و از آن جایی که قسمت عمده ی ساعات روزانه ی دانش آموزان در محیط مدرسه میگذرد شرایط نامناسب فیزیکی مثل ناکافی بودن نور ، سیستم گرمایش و سرمایش نامناسب ، امنیت ساختمان و ... بسیار حائز اهمیت است (Crnin,2006,91) . پرداختن به آموزش صحیح و سازنده مهارتهای زندگی و حصول بهداشت روانی برای دانش آموزان در بستر یک مدرسه سالم اتفاق می افتد .
« تالکوت پارسونز »، برای مفهوم سازی سلامت سازمانی یک مدرسه طرح یگانه ای ارائه می کند. به طور اخص، مدرسه سالم مدرسه ای است که در آن سطوح فنی، اداری و نهادی در هماهنگی هستند.
1. سطح نهادی: مدرسه را با محیط پیوند می دهد.
2. سطح اداری: میانجی تلاشهای داخلی سیستم بوده، آنها را کنترل می کند.
3. سطح تکنیکی ( فنی ): محصول سازمان را تولید می کند.
ابعاد سلامت سازمانی « تالکوت پارسونز » در مدارس :
هفت بعد سلامت سازمانی برحسب سطوح سه گانه مسئولیت و نیاز کارکردی عبارتند از:
1. سطح نهادی
یگانگی نهادی : مدرسه ای را توضیح می دهد که دارای یگانگی در برنامه آموزشی خود می باشد. مدرسه به علایق کوچک از طرف جامعه محلی و درخواستهای والدین مستعد است و قادر است که بطور موفقیت آمیزی با نیروهای بیرونی مخرب سازش کند. ( نیاز نهادی )
سئوال نمونه: بعضی از شهروندان در هیئت امنای مدرسه نفوذ دارند؟
2. سطح اداری
نفوذ مدیر : به توانایی وی در تاثیر کردن به عمل مافوقها اشاره می کند. مدیر با نفوذ، ترغیب کننده بوده و با رئیس ناحیه به طور اثربخشی کار میکند اما در عین حال در فکر و عمل خود استقلال دارد. ( نیاز ابزاری )
سئوال نمونه: مدیر هر چه را که از مافوق خود می خواهد می گیرد؟
رعایت : نشاندهنده رفتاری از مدیر که دوستانه، حمایتی، باز و همکارانه است. ( نیاز بیانی )
سئوال نمونه: مدیر به رفاه شخصی هیئت آموزشی توجه دارد؟
ساختدهی: به رفتاری از مدیر که وظیفه مدار و موفقیت مدار است. ( نیاز ابزاری )
سئوال نمونه: مدیر استانداردهای دقیق عملکرد را حفظ می کند؟
حمایت منابع: به مدرسه ای که دارای مواد و وسائل آموزشی لازم بوده و وسائل اضافی دیگر براحتی قابل حطول است. ( نیاز ابزاری )
سئوال نمونه: معلمان به مواد آموزشی لازم دسترسی دارند؟
3. سطح تکنیکی ( فنی )
روحیه :به احساس اطمینان، اعتماد، همدردی و دوستی که در بین معلمان وجود دارد اشاره می کند. معلمان احساس خوبی به یکدیگر داشته و احساس می کنند کار خود را به خوبی انجام می دهند. ( نیاز بیانی )
سئوال نمونه: معلمان دارای روحیه زیادی هستند؟
تاکید علمی: به تاکید مدرسه برای یادگیری دانش آموزان اشاره می کند. محیط یادگیری منظم و جدی است. اهداف علمی سطح بالا ولی قابل حصول برای دانش آموزان وضع شده است. ( نیاز ابزاری )
سئوال نمونه: دانش آموزان برای اصلاح یادگیریهای قبلی خود تلاش می کنند؟(حسین زاده ، 1390).
بیان مساله
پیشرفت های علمی و فنی سال های اخیر انسان ها را با انبوهی از مسائل و مشكلات گوناگون مواجه ساخته است . كنار آمدن با این فشارهای زندگی و كسب مهارت های فردی و اجتماعی، همواره بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت زندگی او، به اشكال گوناگونی تجلی یافته است. در دوره ی كودكی این تعارض ها جلوه ی چندانی ندارند، اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری های ویژه سنین نوجوانی و جوانی، كشمكش های درونی و محیطی بیشتر تظاهر پیدا می كنند. به منظور ارتقاء سطح توانایی افراد جهت حل مؤثر این مسائل و مقابله با مشكلات موجود، نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی دقیق وجود دارد. زیرا توانایی در حل مسائل و مشكلات نقش تعیین كننده ای در تأمین سلامتی روانی، موفقیت فردی و زندگی سالم دارد(شاملو،1387،93) به دلیل این كه اكثریت جمعیت كشور ما را كودكان و نوجوانان مدرسه رو تشكیل می دهند، ضروری است با ایجاد زمینه های مناسب به امر ارتقای بهداشت روانی و سطح سلامت در مدارس پرداخته شود و شرایطی فراهم شود تا مسئولان مدارس، برنامه ریزان، مشاوران، روان شناسان و سایر دست اندر كاران آموزش و پرورش كشور از طریق آشنایی با موضوعات بهداشت روانی، كودكان و نوجوانان را برای دست یابی به روان سالم یاری دهند. (خالصی،1388،82)
كودكان و نوجوانان به دليل تجربه ی ناكافي وعدم آگاهي از مهارت هاي لازم از جمله آسيب پذيرترين قشر از اقشار اجتماعي هستند و به رغم انرژي واستعدادهاي بالقوه و سرشار، آن ها از چگونگي بكار بردن توانمندي هاي خود در مواجهه با مسائل و مشكلات زندگي آگاه نيستندآموزش و پرورش بهترين بستری براي ارائه ی اين آگاهي به نوجوانان است. (بنی جمالی،1386،53)
رسیدن به اهداف آموزشی که مدارس به عنوان اهداف اساسی خود به آن ها توجه دارند مستلزم تامین بهداشت روانی دانش آموزان است. تحقیقات متعدد نشان میدهد که سلامت روانی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آن ها رابطه دارد. و دانش آموزانی که به نحوی از مشکلات روانی یا از فقدان بهداشت روانی مناسب رنج میبرند اغلب با افت تحصیلی مواجه هستند. ضروری به نظر میرسد جهت تامین شرایط مناسب برای نیل به اهداف آموزشی ، تربیتی و تضمین سلامت افراد در جامعه در سنین مختلف اعمال شیوههای مناسب جهت تامین بهداشت روانی در مدارس مدنظر قرار گیرد.(شفیع آبادی،1383،67).
خودآگاهی ، عزت نفس واعتماد به نفس شاخص های اساسی توانمندی ها وضعف های هر انسان است. این سه ویژگی فرد را قادر می سازد که فرصت های زندگی اش رامغتنم شمرده برای مقابله با خطرات احتمالی آماده باشد به خانواده و جامعه اش بیاندیشد و نگران مشکلاتی که در اطرافش وجود دارد باشد و به چاره اندیشی بپردازد. مهارت های زندگی به عنوان واسطه های ارتقای سه ویژگی فوق الذکر در آدم ها می توانند فرد وجامعه را در راه رسیدن به اهداف فوق کمک نمایند(Quatman,2009,148)
دانش آموزان مي توانند با استفاده از مهارت حل مساله تصميمات مهم زندگي را بگيرند و مشكلات خود را درست تحليل نمايند.به همين جهت با توجه به اهميت موضوع، سازمان بهداشت جهاني[2]به منظور افزاش سطح بهداشت رواني و پيشگيري از آسيب هاي رواني – اجتماعي، برنامهاي تحت عنوان آموزش مهارتهاي زندگي تدارك ديده و در سال (1993) در يونيسف «صندوق كودكان سازمان ملل متحد» پيشنهاد كرد. از آن سال به بعد، اين برنامه در بسياري از كشورها مورد آزمايش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهاني). در اين ارتباط تحقيقات نشان داده اند كه فشارهاي ناشي از مسائل روز مره، براي افرادي كه داراي عزت نفس بالا هستند و از سيستم حمايتي خوبي برخوردارند كمتر است.(انصاری،1384،78).
كودكان در فرآيند رشد و بالندگي خود، مهارت هاي ارتباطي و نحوه ی مقابله با چالش هاي زندگي را ياد مي گيرند. اين آموزش بصورت الگو برداري از طريق خانواده، مدرسه، جامعه و حتي دوستان، به شكل غير منظم و اتفاقي فرا گرفته ميشود. فرزندان خانواده هاي توانمند (از نظر بكارگيري مهارت هاي مقابله اي) در بكارگيري مهارت هاي مقابله اي مثبت، موفق ترند و بر عكس فرزندان فاقد و والدين توانمند از اين امر محروم ميباشند.
در این مقاله می خواهیم به این مساله بپردازیم که مهارت های زندگی و اجتماعی چه تاثیری می توانند در سلامت روانی دانش آموزان داشته باشند؟ داشتن یک زندگی منطقی، سالم، هدفمند و انعطافپذیر برای مواجهه با مشکلات و فراز و نشیبهای آن، خواسته ی هر انسان خردمندی است، اما چرا دستیابی به این هدف ارزشمند دستکم برای بسیاری از ما میسر نیست، سوالی است که با طرح موضوعی عمیق به نام «مهارتهای زندگی» امکان پاسخگویی مییابد. با وجود تغییرات عمیقی که در شیوه ی زندگی جوامع امروزی رخ داده است که متاسفانه هنوز بسیاری از افراد در مواجهه با ناملایمات و مشکلات زندگی از روشهای ناکارآمد و سنتی گذشته تربیتی خود استفاده میکنند. اگر در دوران زندگی تربیتی خود خشم و پرخاشگری از سوی بزرگترها راهکاری هر چند موقتی برای خاموش ساختن رفتارهای غلط و نامناسب به کار گرفته شده است، علیرغم اشراف کامل به غلط بودن این شیوه ی تربیتی، هنوز بر سر فرزندان خود فریاد میزنیم و با رفتاری غیرانسانی که بیشتر برخاسته از طبیعت غریزی ما است سعی در خاموش سازی رفتارهای به اصطلاح غلط خود، فرزندان و حتی اطرافیانمان داریم. چرا چنین شیوهای اتخاذ میشود و ما را بیش از پیش آسیبپذیرتر میسازد؟ سوالی است که "فقدان آموزش لازم برای زندگی" به نظر پاسخ نسبتا مناسبی برای آن است.
اهداف تحقیق:
- تبیین نظری نقش آموزش مهارتهای زندگی بر ارتقای بهداشت روانی
- مشخص نمودن اهمیت آموزش مهارتهای زندگی
- مشخص نمودن اهمیت و جایگاه بهداشت روانی در زندگی افراد و در مدرسه
- مرور ادبیات مربوط به متغییر های مهارتهای زندگی و بهداشت روانی
- مروری بر مشخصات و ویژگیهای مدرسه سالم
روش تحقیق:
با توجه به ماهیت موضوع مورد مطالعه و اهداف در نظر گرفته شده در این بررسی ، روش تحقیق ، روش مطالعه ی کتابخانه ای انتخاب شده است بدین منظور محقق برای گردآوری اطلاعات در ادبیات پژوهش از اطلاعات آرشیوی و آمار و ارقام و اسناد معتبر سازمان ها و نهادهای داخلی و خارجی و همچنین منابع کتابخانه ای شامل کتب و مجلات و مقالات و سایت های معتبر داخلی و خارجی ،پایان نامه ها و طرح های پژوهشی و... استفاده نموده است
یافته ها(نتایج):
یافته های نظری:
آموزش مهارت هاي زندگي مي تواند توانمندي افراد را براي مقابله ی موفق با چالش هاي زندگي، افزايش دهد، عزت نفس آن ها را بالا ببرد و به آن ها ياد بدهد كه چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و براي برخورد با ناكامي ها روش درستي را اتخاذ نمايند(Nastasia,2009,87)
با توجه به نقش مهم مدارس در تامين بهداشت رواني دانش آموزان، برنامه ی آموزش مهارت هاي زندگي، روش موثري در جهت رشد شخصيت سالم دانش آموزان و تامين بهداشت رواني دانش آموزان است(حسینی،1387،157)
با استفاده از آموزش مهارت هاي لازم مي توان حس كنترل دروني را فعال نموده و حالت خود كار آمدي و عزت نفس را تقويت نمود. با آموزش همين مهارت و در نتيجه افزايش سطح عزت نفس و كاهش تاثيرات منفي استرس هاي روزمره، مي توان به سلامت روان فرد كمك كرد(schogiel,2010,376)
آموزش مهارت های زندگی با ارتقاء بهداشت روانی و آمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می كند(miller,2008,76).
آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی سبب افزایش عزت نفس، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است. برنامه های پیشگیری مبتنی بر مهارت های زندگی، براساس مطالعات انجام شده بسیار موثرتر از گرایش های سنتی است. یافته ها ، به اثرات مثبت این آموزش ها بر مهارت دانش آموزان در حل مشکلات بین فردی و مقابله با اضطراب دلالت دارند. به دنبال چنین آموزش هایی، شرکت کنندگان قادر می شوند تا تعارض های خود را با همسالان به نحو سازنده ای حل نمایند و محبوبیت بین فردی بیشتری یابند. یافته ها تاثیر آموزش مهارت های زندگی را در پیشگیری از خودکشی نشان داده اند. آموزش مهارت های زندگی در پیشگیری از خشونت و بزهکاری نیز کارایی داشته است(Weist,2010,243)
نتایج پژوهشی حاکی از آن است که هدف مداخلات مبتنی بر مدرسه، فراهم آوردن تجاربی است كه از آن طریق بر توانائی های مقابله ای كودكان در رویارویی با استرس های محیطی و شرایط نامساعد زندگی بیفزاید. نتایج برنامه های نوین و جامع بهداشت روانی متنوع بوده است. مثل افزایش حضور مدرسه، افزایش موفقیت های تحصیلی، كاهش ترك تحصیل و كاهش رفتارهای ضد اجتماعی. همچنین ثابت شده است كه آموزش بهداشت روانی و مهارت های زندگی به كودكان و نوجوانان، منجر به كاهش مصرف دارو، الكل و سیگار می شود. آموزش مهارت های زندگی با ارتقاء بهداشت روانی و آمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز می كند(استورا،1991،64).
آموزش مهارت های زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزش ها و نگرش ها را به توانائی های بالفعل تبدیل كند.. مهارت های زندگی، بر ادراك فرد از كفایت خود و اعتماد به نفس و عزت نفس اثر دارد و بنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان، انگیزه ی فرد در مراقبت از خود و دیگران، پیشگیری از مشكلات بهداشتی و مشكلات رفتاری افزایش می یابد(Wotld,2009,137)
همچنین مهارت های زندگی اثر مناسبی در جهت كاهش آسیب های فردی و اجتماعی خواهند داشت و با ایجاد نگرش های اصولی و علمی در انتخاب بهترین شیوه در انجام بهینه ی هر فعالیت نقش خود را اثبات خواهند نمود(Daraen,2007,245) یادگیری موفقیت آمیز مهارت های زندگی، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر آن با تغییراتی كه كسب این مهارت ها در افراد بوجود می آورد، برداشت و نگرش دیگران را هم تحت تأثیر قرار می دهد. یادگیری مهارت های زندگی در دوران نوجوانی و جوانی، اثرات نسبتاً پایداری بر ساخت شخصیت آنان خواهد داشت، رفتارهای تحصیلی آنان را مؤثر، آینده نگری آنان را مثبت و انگیزه ی كاری آنان را مضاعف خواهد نمود. (شولتز،1388،93)
یافته های میدانی:
جمال حقیقی و همکاران(1385) در تحقیقی تحت عنوان " بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و غزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه " به این نتیجه دست یافتند : آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش سلامت روانی و عزت نفس دانش اموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه می شود .
باپیری (1376) (نقل از حقیقی و همکاران ، 1385) در تحقیقی 26 نفر از دانش آموزان دختر و پسر که سابقه اقدام به خود کشی داشتند بطور تصادفی انتخاب نمود و به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم کرد بعد از 12 جلسه آموزش مهارتهای حل مساله به گروه آزمایشی ، این نتیجه حاصل شد که آموزش در کاهش میزان افسردگی ، نا امیدی و بهبود مهارتهای مقابله ای نوجوانان اقدام کننده به خود کشی موثر بوده است .
در پژوهشی که توسط یاد آوری (1383) صورت گرفت تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت عمومی ، عزت نفس و خود ابرازی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهرستان اهواز مورد بررسی قرار گرفت نتایج این پژوهش آشکار ساخت که آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت عمومی ، عزت نفس و خود ابرازی دانش آموزان تاثیر مثبت داشته و موجب افزایش معنی دار هر کدام از متغییر ها شده است .
در پژوهشی دیگر که توسط اسماعیلی (1380) انجام شد اثر آموزش درس مهارتهای زندگی در تعامل با شیوه های فرزند پروری و عزت نفس دانش آموزانی که درس مهارتهای زندگی را گذرانده بودند و پدرانشان از شیوه تربیتی اقتدار گرایانه استفاده می کردند بیشتر از دانش آموزانی بودکه درس مذکور را نگذرانده بودند .
در همین ارتباط مطالعات مطرح شده فورنریس و همکارانش (2007) در مورد دانش آموزان نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی منجمله مهارت حل مساله و ارتباطات موثر تواناییهایی را برای حل مشکل و استفاده موثر از حمایتهای اجتماعی آنها را افزایش می دهد و نتیجه گیری نمودند که آموزش مهارتهای زندگی قدرت سازگاری با استرس را افزایش می دهد .
نتیجه گیری و پیشنهادات:
* جهت آشنایی بیشتر افراد جامعه بخصوص معلمان و دانش آموزان، منابعی شامل مهارت های زندگی کاربردی و مفید تهیه و در اختیار آنان قرار داده شود.
* بحث در مورد مهارت های زندگی علاوه بر حق آموزش و پرورش در حوزه های دیگری مثل آموزش های قبل از ازدواج یا مهارت های تربیت فرزندان، آموزش و ترویج داده شود.
* مدنظر قرار دادن نیازهای مهارتی شاگردان در تالیف کتب درسی جدید.
*برنامه ی فراگیر آموزش مهارت های زندگی و نحوه ی به کارگیری عملی این مهارت ها در دوره های ضمن خدمت معلمان و فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان به معلمان و دانش آموزان اجرا شود.
*ایجاد درس مهارت های زندگی در جهت آموزش مهارت های مورد نیاز خود از دوره ی آمادگی تا دانشگاهی.
*بررسی و مطالعه ی تطبیقی آموزشی مهارت های زندگی در کشورهای مختلف.
*عملی کردن تدریس کلیه ی دروس در جهت توسعه ی مهارت های زندگی.
*استفاده از ورزش و بازی یا ابداع ورزش یا بازی های دبستانی برای آموزش مهارت های زندگی.
*همسو کردن فعالیت های خانه، مدرسه، اجتماع در جهت آموزش مهارت های زندگی.
*آموزش نحوه ی ایجاد و آموزش مهارت های زندگی به اولیاء از طریق کلاس های آموزش خانواده.
*گسترش اردوها و گردش های علمی و فرهنگی، تفریحی، زیارتی و فعالیت های فوق برنامه و پروژه های درسی و غیر درسی در داخل یا خارج از مدرسه.
*ایجاد زمینه ی مناسب برای مشارکت و فعالیت دانش آموزان در کلیه ی فعالیت های مدرسه و تشکل های علمی و فرهنگی و ... دانش آموزان و قانونمند کردن آن.
پیشنهاد برای ارتقاء بهداشت روانی مدارس :
*آگاه سازی مسئولین مدرسه و معلمین در اتخاذ شیوههای ارتباطی و تربیتی مناسب
*رفع عوامل مخل بهداشت روانی معلمین
*ارتباط مستمر با خانواده ی دانش آموزان
*به روز رسانی اطلاعات و آگاهی های مشاوران و ارتقای توانمندی ها و مهارت های آن ها
*بهبود شرایط فیزیکی مدارس
*برگزاری جلسات آگاه سازی برای دانش آموزان و در جهت آموزش مهارت های زندگی ، کنترل استرس و تامین بهداشت روانی
منابع و ماخذ:
1- ادبي ، راضيه ( 1388 ) ، بررسي رابطه ی پايگاه هويت و سلامت رواني در اوايل و اواسط نوجواني پايان نامه ی ارشد ، روانشناسي باليني دانشگاه علوم بهزيستي و توانبحشي
2-استورا . اچ . ب ( 1991 ) ، تنيدگي يا استرس ، ترجمه ی رادستان ، پريرخ ( 1377 ) ، چاپ اول ، تهران انتشارات رشد .
3- اسماعیلی ، محمد (1380) ، بررسی اثر آموزش درس مهارتهای زندگی در تعامل با شیوه های فرزند پروری بر غزت نفس دانش آموزان استان اردبیل ، فصلنامه پیام مشاوره ، سال سوم ، شماره 6 .
4-انصاري ، پروين ( 1384 ) ، بررسي رابطه ی سلامت رواني و نگرش هاي مذهبي بين دانشجويان 20 تا 30 ساله ، پايان نامه ی کارشناسی ارشد ، روان شناسي دانشگاه رودهن
5-بني جمالي ، شكوه السادات ( 1386 ) ، بهداشت رواني و عقب ماندگي ذهني ، تهران نشر ني
6-حسيني ، سيد ابوالقاسم ( 1387 ) ، اصول بهداشت رواني ، چاپ اول مشهد ، انتشارات دانشگاه مشهد
7- حسین زاده ، امیدعلی (1390) ، ارائه مدلی برای ارتقای سلامت سازمانی در آموزشکده های سمای دانشگاه آزاد اسلامی ، پایاننامه دکتری تخصصی مدیریت آموزشی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
8- حسین زاده ، امید علی (1388)، نقش آموزه های دینی در شکل گیری بهداشت روانی عمومی، ویژه نامه همایش آسیب های اجتماعی و خانواده ، معاونت فرهنگی و اجتماعی سپاه عاشورا ( مدیریت امور اجتماعی) ، تبریز .
9- حقیقی ، جمال و همکاران ، بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و غزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه، مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز ، دوره سوم ، سال سیزدهم ، 1385.
10- خدا رحيمي ، سيامك ( 1386 ) ، مفهوم سلامت روان شناختي ، چاپ اول مشهد ، انتشارات جاودان فرد
11- سازمان بهداشت جهاني ،(2001) برنامه ی آموزش مهارت هاي زندگي ، ترجمه ی نوري قاسم آبادي ، ربابه ، محمد خاني ( پروانه ) ( 1388 ) ، تهران واحد بهداشت و روان و پيشگيري از سوء مصرف مواد سازمان بهداشت جهاني
12- شاملو ، سعيد ( 1387 ) ، بهداشت رواني ، چاپ 13 ، تهران ، انتشارات رشد
13- شعاري نژاد ، علي اكبر ( 1381 ) درآمدري در روانشناسي انسان، تهران ، انتشارات آزاده
14- شفيع آبادي ، عبدالله ، ناصري ، غلامرضا ( 1383 ) نظريه هاي مشاوره و روان درماني ، تهران ، مركز نشر دانشگاهي
15-شفيع آبادي ، عبدالله ، ناصري ، غلامرضا ( 1386 ) ، راهنمايي و مشاوره ی شغلي و نظريه هاي انتخاب شغل ، تهران ، انتشارات رشد
16-شولتز ، دوان ، روانشناسي كمال ، ترجمه ی خوشدل ، گيتي ( 1388 ) ، تهران ، نشر ني
17- طارميان ، فرهاد ( 1388 ) ، سوء مصرف مواد مخدر در نوجوانان ، چاپ اول تهران، انتشارات تربيت
18- طارميان ، فرهاد ( 1386 ) ، مهارت هاي زندگي تعاريف و مباني نظري ، مجله ی ژرفاي تربيت ، سال اول ، شماره ی 4 .
19- طارميان ، فرهاد ( 1386 ) مهارت هاي زندگي ،چاپ دوم ، تهران ، انتشارات تربيت.
20- نجات ، حميد ( 1387 ) ، سلامت رواني از ديدگاه ايس ، فصلنامه ی علمي ، پژوهش اصول بهداشت رواني ، سال اول ، شماره ی 4
21- خالصي و همکاران، مدرسه مروج سلامت، تهران، انتشارات، وزارت آموزش و پرورش، 1382، ص 9-8
22- سجادي، سيد عبدالمجيد،(1385)،بررسي ميزان آشنايي معلمان ابتدايي ناحيه ی يک استان قم با مهارت هاي زندگي و کاربرد آن ها در کلاس درس (پايان نامه ی کارشناسی ارشد)
23- محمدي، صابر، ضرورت فراگيري مهارت هاي زندگي براي کودکان و نوجوانان، روزنامه ی شاپرک، شماره ی 1016، 12 دي 1385، ص 6
24- باقري، منصور، نقش آموزش مهار ت هاي زندگي بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان پسر راهنمايي تهران (پايان نامه) 1380، ص 45
25-اون هارجی و کریسیتین ساندرز و دیویدیکسون(1387)، مهارت های اجتماعی در ارتباط میان فردی،مترجمان: مهرداد فیروز بخت و خشایار بیگی
26-شولمن، لارنس(1386)،مهارت های کمک کردن به افراد، خانواده و گروهها، ترجمه ی منیرالسادات میربها.
27- یادآوری ، ماندانا (1383) ، تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت عمومی ، عزت نفس و خود ابرازی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان اهواز ، پایاننامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز .
فهرست منابع انگليسي
28-Botvin. G.J.Kantor.L.W ( 2000 ) , Per renting alcohol and Tobaccos.
29-Crnin.M.E.(2006 ), Life skills curricula for stadents with learning disabilities. Journal of learning disabilities.
30-Darden . C . A : Günter. E .J ( 2007 ) , Life skills development scale- adolescence from. Journal health counseling.
31-Darden.C.A : Gazda .G M ( 2006 ), Life skills and mental health counseling. Journal of mental counseling.
32- Forneris T , Danish SJ , Scoll DL. Setting goals, solving problems and seeking social support. Pub med adolescence, 2007; 42 (165): 103-114
33-Ginter.E.J ( 2008 ) , David K.Brooks contribution to the developmentally based life skill approach. Journal of mental health counseling.
33-Klingman. A ( 2009 ), Psychological education : studying adolescents interests from their own perspective. Journal of Adolescence.
34-Miller.M: Namm .G .D (2008) , assign group miccussions to improve social problem solving and learning. Journal of Education
35-Nastasia.B ( 2009 ) , A model for mental health programming in school communities : introduction to the mini-series’. Journal of school psychology review .
36-Quatman.T: watson.C.M( 2009 ) , Gender differences in adolescent self-esteem : An exploration of domains journal of genetic psychology.
37-Schogiel . D.R ( 2010 ), Empowerment education for individuals with serious mental illness. Journal social nursing mental health services.
38-Weist.M.D.(2010) , Toward a public mental health promotion and intervention south. Journal of school health .
39-Wotld health organization ( who) ( 2009 ), The life skills education project Geneva. Who Technical report series
چهار چیز بر صاحبان خرد از امت من لازم است :شنیدن دانش, حفظ آن, انتشار آن, و به کار بستن آن.